منطق پشیمانی چیست؟ پشیمانی از یک طرف از این توهم برمیخیزد که گویی ما بر زندگیمان کنترل کامل داریم و از اینرو مسئول هر عمل خویش هستیم. این درست است که ما بهای اعمال خویش را می پردازیم، ولی هر عمل انسان چون یک بازی دومینو است و ناشی از تکانه دهها یا صدها فاکتور کوچک میباشند که بخش اعظم آنها در عرصه اراده ما و تحت کنترل ما قرار ندارند. رابطه «علت و معلولی» در روابط انسانی، رابطه ای عمدتا خودساخته و ناشی از یک منطق ابتدایی و ضعیف است و در بسیاری موارد چیزی جز یک توهم ضروری برای احساس داشتن کنترل بر زندگی خود بیش نیست. زیرا حس مجهول بودن حوادث و عدم کنترل بر آنها برای انسان سختترین معضلات هستند. مشکل دیگر پشیمانی آن است که به جای آنکه ما را وادارد به منطق خطا و راه جدید خویش تن بدهیم، از خطاهای گذشته خویش به عنوان هشداری برای تحول رابطهمان و ایجاد رابطها ی نو با یار قدیمی یا با یک یار جدید، برای ایجاد تحولی در زندگی استفاده کنیم. به جای اینکه با شناخت منطق و خرد نهفته در این خطا و حماقت به دیالوگ و چالشی نو با خویش و دیگری، یعنی با «غیر» دست یابیم؛ یا آنکه در این راه نو به امکانی نو، رابطه ای نو دست یابیم، آنگاه که ارتباط کهن توانایی استفاده از این هشدار را ندارد، به جای آن حس پشیمانی ما را وامیدارد به «خودآزاری و دیگرآزاری» دست زنیم، مویه و شیون کنیم، موهای خویش و دیگری را بکشیم و به زمین و زمان و به خودمان یا به دیگری لعنت بفرستیم. ازینرو به قول کیرکه گارد «انسان نو» بایستی بر حس پشیمانی چیره شود. ازینرو انسان نو و مدرن، عارف و عاشق زمینی ایرانی بایستی بر سرکوفت اخلاقی خویش و دیگری چیره شود و از خطاهای خویش درس بگیرد و بداند که هر راه نو و هر مسیر نو ابتدا به شکل بیراهه و چیزی هراسناک بروز میکند، زیرا «عنصر نو» در مسیر ساخته میشود و انسان ابتدا با نگاه کهن به خویش مینگرد و منطق و خرد نهفته در خطا و حماقتش را نمی بیند.
باری دوستان! بر پشیمانی خویش و حس «خودآزاری و دیگرآزاری» خویش غلبه کنید، زیرا او فقط قصد له کردن شما را دارد تا با زجر شما به لذت و تمتع خویش دست یابد. زیرا او همان پدر جبار و دیکتاتور است که در بیرون نیز بر جامعه و جهانتان حکم میراند و خواهان گریه و سرافکندگی شما است و خود در خلوت به قول حافظ «آن کار دیگر میکند که بر شما منع میکند». بر پشیمانی و شرمساری خویش با نیروی خرد خندان خویش و با اعتمادتان به خود، به جسم و به زمین چیره شوید. با خنده و طنزتان پشیمانی را از پشیمان کردن شما «پشیمان و سرافکنده» سازید. با شناخت سناریوی پشیمانی و سناریوی جنگ وسوسه/گناه، بازی و سناریو را برگردانید و نو سازید. آینه ایی جلوی پشیمانی و این پدر جبار درون بگذارید تا در آن بنگرد و ببیند که چقدر خطا کرده است، چقدر بی حد و مرز لذت طلب و مطلق گراست و برای خوشی خویش فرزندانش را میکشد تا در آتش پشیمانی اش بسوزد. تا با تبدیل شدن شما از مومن و انسان شرمسار به « انسان خندان و مغرور»، اخلاق و وسوسه درون شما نیز به «اخلاق سبکبال و خندان»، به «اغوا و تمنای بالغانه» تبدیل شوند و جای توبه و پشیمانی را خنده و کنجکاوی و دیالوگ همراه با احترام با خویش و دیگری بگیرد. یعنی پارادوکس ببینید، بچشید و حرکت کنید.
دوستان و یاران! به جای تن دادن به پشیمانی و شرمندگی؛ به خطای خویش چون راهی نو و امکانی نو تن دهید و این هدیه ناخواسته را با خنده بگشایید. حس پشیمانی تنها آنجا در خدمت زندگیست که شما را به حرکت و جهش و تحول زندگی خویش وادارد. نه آنکه تبدیل به باری سنگین شود که شما را بر زمین بکوبد و یا به خودآزاری وادارد. با چنین «پشیمانی خندان و خردمند» آنگاه میتوانید در عین تن دادن به امکان نو و هشدار وجود خویش، همزمان به خاطر ضربه زدن به خویش یا به معشوقی، دوستی، از خویش یا یار خویش معذرت بخواهید و آنگاه راه خویش روید و این امکان و منطق نو، راه نو را کشف کنید. منطق نوی من، منطق جسم من، منطق و خرد ضمیر ناآگاه انسان که به قول لکان ساختارش مانند زبان است و محل «دیسکورس غیر» است. انسان نو و والای ایرانی، زن و مرد نو و خندان ایرانی، عارف و عاشق زمینی ایرانی اینگونه به خطای خویش می نگرد و راه نو را میرود.
یا آنکه او در خطای خویش، در اشتباه خویش نمادی از ضعیف شدن قدرتهای دفاعی خویش، ضعیف شدن شورهای وجودی خویش و خرد جسم خویش را می بیند، چون هشداری آن را می بیند، پس به تنهایی میرود و در سکوت به خطای خویش می اندیشد و در دیالوگ با خویش به درمان خویش می پردازد، تا دیگر بار با جسمی سالم، با قلبی گرم و مغزی سرد به بازی عشق و قدرت زندگی برگردد و جهان خویش را دگرگون سازد و خود نیز دگردیسی یابد. باری اینگونه من خطای خویش و حماقتهای خویش را به خرد خندان خویش و فرشته خویش تبدیل کردم و بر بالهای آنها به سوی امکان و تحولی نو، به سوی جهانی نو و خندان و جزایری آفتابی تاختم و میتازم.
باری دوستان پشیمانی در میان نیست. بر پشیمانی خویش، بر این شرمساری خویش و بر این توهم کنترل پیروز شوید و بر آن بخندید. بر کاهن درون خویش و خودآزار اخلاقی درون خویش چیره شوید، تا در نهایت «دگرآزار» نشوید. خودآزاری و دگرآزاری اخلاقی در پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند . آنکه مرتب به خویش نیش اخلاقی میزند، نیش زدن را میآموزد و از آن لذت میبرد. دوستان! خندان خطا کردن را بیاموزید. «تنها خدایان اجازه دارند خطا بکنند». هر شاهکاری، هر راهی نو احتیاج به سالها چرکنویسی، بدنویسی و کژنویسی، بیراهه روی دارد. پس کژروی و خطاروی خندان را بیاموزید. «حماقت یک حق مسلم و اساسی خدایان و آفرینندگان است.»
پایان آفوریسم
پس گفتار
من میخواهم اینجا، هر از چندگاهی، آفوریسم یا گزینه گویی از کتاب جدیدم «اسرار مگو» را برای خوانندگان منتشر کنم تا با این کتاب نو که امسال منتشر می شود آشنا شوند. کتابی که در آن من جهانی نو و زمینی و حالت و روایتی نو و خندان از انسان ایرانی را ارائه میدهم. حالت کتاب به صورت گزینه گویی هایی (آفوریسم) کوتاه یا گاه بلند و نیچه وار است که در آن به مباحث مختلف زندگی انسانی پرداخته میشود و با زبانی پرشور و نگاهی نو، با قلبی گرم و مغزی سرد» مباحث و چشم اندازهای نو مطرح می شود و خواننده به لمس این جهان نو اغوا میشود. زیرا این کتاب یک «اغواگری» به سوی لمس جهان و نگاهی نو است.کتاب اسرار مگو برای اولین بار به حالت اینترنتی چهار یا پنج سال پیش منتشر شده بود. امسال در شکل نهایی و تکمیلی آن منتشر میشود . مطلب بالا حاوی آفوریسم تکمیل شده و نوشده است اما هنوز ادیت نهایی نشده است. برای دیدن کتاب قدیمی اسرار مگو به لینک ذیل مراجعه کنید.
http://sateer.de/books/222.pdf
Labels: مقالهها
شركة رش الدفان غرب الرياض
شركة رش الدفان جنوب الرياض
شركة مكافحة البرص بالرياض
شركة تنظيف خيام بالرياض
شركة مكافحة الهاموش بالرياض
شركة مكافحة الناموس بالرياض
شركة ترميم بالرياض
ترميم منازل
ترميم فلل
ترميم القصور
ترميم شقق
شركة تنظيف واجهات زجاج بالرياض
شركة مكافحة الخنافس بالرياض
شركة مكافحة السحالي بالرياض
شركة مكافحة الجنادب بالرياض
شركة مكافحة المن بالرياض