این توانایی فاصلهگیری و ارتباط تثلیثی سمبولیک و توانایی خلاقیت راویت جدیدی از بازی قدرت و عشق و شرارت خندان بشری است که همزمان کازانووا و دونخوان را به یک اسطوره واقعی تبدیل میسازد و از موتزارت و کیرکهگارد تا کامو و میلان کوندرا و دهها فیلم مدرن و پسامدرن را به خود مشغول میسازد و صدها روایت مختلف از این پدیده را ممکن میسازد. زیرا آنها هم خود خالق جهان فردی و سمبولیک خویشند و هم خود به سان «غیر» زمینهساز ایجاد صدها روایت نو و چشماندازهای نو به این جستجوی جاودانی بشری بدنبال بهشت گمشده و کامپرستی و اغواگری خندان میگردند.
قدرت کازانووا و دونخوان اما تنها ناشی از این توانایی ایجاد جهان سمبولیک و فردی از بهشت گمشده و فانی نیست. بلکه پدیده کازانووا و دونخوان مثل هر پدیده و در کل مثل هر انسانی دارای سه بخش «سمبولیک، خیالی یا نارسیستی و نیز رئال و یا کابوسوار» است. این سه بخش در واقع به شکل «سه دایره برومهای» درهم تنیدهاند و ساختار روانی انسان و جهان بشری ترکیبی از این سه بخش است و آنها نمیتوانند بدون یکدیگر باشند و در هر عمل و حالت انسانی این سه بخش و سه حالت حضور دارند(4). موضوع مهم اما آن است که شکل سمبولیک و بالغانه بتواند به شکل اساسی رابطه با «غیر» و شکل اساسی لمس هر پدیده تبدیل گردد و مرتب بتواند، در نگاه به «غیر» و به تمنای خویش، ژوئیسانس یا خوشی نارسیستی شیفتگانه/متنفرانه بخش خیالی تصور و میل خویش را و نیز خوشی کابوسوار میل خشونت و تجاوز و لمس قدرت مطلق ذر بخش رئال تصور خویش را به اشکال نوینی از تمنای فانی و چندلایه تبدیل سازد و مرتب تحول یابد. از بوسه تا عشقبازی و تا اندیشه بشری، همه مالامال از این سه بخش هستند و این درهمآمیختگی علت تحول مداوم جهان بشری و علت ضرورت خلاقیت بشری و عبور مداوم بشری از بحران به نگاه و خلاقیت و تمنایی نو تا بحران و نیاز تحول بعدی است.
ازینرو بخشی دیگر از قدرت اغواگری و جاذبه پدیده « کازانووا» ناشی از بخش خیالی این تصور و از میل نارسیستی یکی شدن با مادر خویش و تصویر خویش و یکی شدن با معشوق است. در این معنا کازانووا در عین حال تبلور میل دستیابی کودکانه به شکوهمندی نارسیستی و معشوق یگانه مادر خیالی شدن و تبدیل شدن به « توانایی مردانه مطلقگونه» است. کودک در حالت نارسیستی خویش را عشق مطلق مادر میپندارد و یا ناگهان خیال میکند که مادر از او متنفر است و دچار پارانوییا میشود. چنین فردی نیز در بزرگسالی یا در عشق و اروتیک در پی لمس مداوم این چشمان مسحور مادر در نگاه زنان مختلف و لمس شکوهمندی و قدرتمند بودن خویش است و یا وقتی با شکست اجتنابناپذیر این جهان نارسیستی و شکست توهم مردانگی و جذابیت مطلق خویش روبرو میشود، دچار خشم نارسیستی و پارانوییای نارسیستی میشود و یا دچار حالت «ناتوانی جنسی و عشقی» میگردد.
یا در حالت رئال و کابوسوار آنگاه کازانووا و دونخوان برای دستیابی به زنان و تصاحب تمنای خویش و لمس قدرت خویش حاضر به تجاوز و اجبار زنان نیز هستند و اینجاست که حالت دونخوان و کازانووا در واقع به نفی فردیت و جهان سمبولیک و خلاق و شاد دونخوان و کازانووا میانجامد. زیرا اکنون این کازانووای جبار و متجاوز اسیر یک نگاه و خیال درونی است و او به سان ابژه و ابزار دست این «پدر جبار» درونی در پی ارضای خواست او بدنبال لذت و سکس محض و قدرت محض و بیمرز است. اکنون زن برای او کاملا تبدیل به یک ابژه میشود و او ناتوان از دیالوگ با معشوق و ناتوان از ایجاد فاصله نقادانه و تثلیثی است و اسیر یک رانش و خوشی بیمارگونه است و محکوم به تکرار است.
در حالت بلوغ سمبولیک بشری و هنری این دو بخش نارسیستی و رئال مرتب، چون سرچشمههای قدرت و حقایق بشری، زمینهساز ایجاد روایات نو و حقایق فانی نو میگردند و ژوئیسانس یا خوشی نارسیستی و کابوسوار مرتب به تمناهای نو و فانی و قدرتی نو و سمبولیک تحول مییابد و جهان سمبولیک بشری از نو آفریده میشود و روایتی نو، چشماندازی سمبولیک و سناریویی نو از بازی تمنا و دیالوگ بشری، از بازی عشق و قدرت بشری زاییده میشود و کازانووا و دونخوانی نو متولد میگردند.شکلی جدید از اغواگری و شرارت و میل دستیابی به اوج بازی اروتیسم، ماجراجویی و کامپرستی و فلسفه و چشماندازهایی نو آفریده میشوند. زیرا «غیر» و هر پدیده دارای یک ذات مشخص نیست.
پدیده کازانووا و دونخوان دارای یک عنصر جهارمی نیز هست که این عنصر در واقع علت نهایی نامیرایی این پدیده و هر پدیده و هنر دیگر بشری و علت نهایی خلاقیت جاودان بشری است. لکان در نگاه نهایی خویش به «بیماری روانی» و به ویژه در حین نقد خلاقیت جیمز جویس و کتاب «بیداری فینگان» او، این سه دوایر و بخشهای نارسیستی. رئال و سمبولیک خویش را به کمک یک دایره چهارمی تکمیل میکند. دایرهای که اکنون در مرکز این سه دایره قرار میگیرد. این دایره سمبل این است که در واقع بخشی از هر پدیده و «غیر» همیشه بر انسان ناشناخته باقی میماند و این بخش ناشناخته که در واقع غیرقابل تفسیر است، نماد آزادی بشری و نماد توانایی او به دستیابی به هزار حالت و هزار روایت از «غیر»، از خود و از خدا، از عشق و از خرد و ایمان و واقعیت است. این دایره مرکزی نماد معمای نهایی زندگی و هنر است. زیرا بخشی از زندگی و انسان همیشه غیرقابل تفسیر باقی میماند و این ناممکنی تفسیر نهایی زمینهساز آزادی بشری برای ایجاد روایات نو از خویش و زندگی و تحول مدوام هستی بشری است. تحولی که همیشه ناتمام و ناکامل است.
همانطور که کتاب «بیداری فینگان» جیمز جویس غیرقابل تفسیر است، همانگونه نیز همیشه بخشی از بیماریهای ما، جهان ما و هر پدیده دنیای ما غیرقابل تفسیر باقی میماند. در هر پدیده و یا یا بیماری در واقع قدرتی سمبولیک از ما نهفته است که ما میتوانیم با شناخت و دگردیسی این بیماری و بحران افسردگی، اعتیاد و غیره به تمناها و حقایق بالغانه خویش، یا با پذیرش فیگورهایی چون کازانووا، دنکیشوت و غیره در خویش و ایجاد روایت فردی خویش از آنها، به قدرتهایی نو از خویش و درجه جدیدی از لمس تمنای گمشده و عشق و قدرت دست یابیم. اما همیشه بخشی از ما و زندگی غیرقابل تفسیر میماند که به قول ژیژک در کتاب ( عارضهات را چون خودت دوست بدار) بایستی این بخش خویش، این بخش از بیماری خویش را چون خویش دوست داشت و گاه به گاه به او و این نماد آزادی نهایی خویش تن داد.
همینگونه نیز بخشی از مفهوم و علت روانی اهمیت و جاذبه پدیده کازانووا و دون خوان بر ما پوشیده میماند. این بخش غیرقابل تفسیر خالق یک خوشی و ژوئیسانس پنهان و مداوم است و مدام ما را به لمس اغواگری نو، ماجراجویی نو و کامپرستی نو و ایجاد شکل و روایتی جدید از این بازی کهن و ایجاد فیگوری جدید از این نمادهای شور و قدرت و جسارت و کامپرستی خویشتندوستانه بشری دعوت میکند و دیگر بار کازانووا و دونخوانی نو و روایتی نو از بازی عشق و قدرت بشری آفریده میشود.
کازانووا:« نود درصد شوق شکار زنان را حس و میل کنجکاوی تشکیل میدهد.»
باری با درک سناریوی کازانووا و دونخوان پی میبریم که در واقع موضوع کازانووا و دونخوان در درجه اول فتوحات جنسی یا اروتیکی نیست. به قول سیتاد بالا از کازانووا در واقع بخش عمده این تلاش را یک حس کنجکاوی تشکیل میدهد. حس اینکه معشوق چگونه است، چگونه میتوان او را بدست آورد و شیوه عشقبازی و تندادن او به عشق و اروتیک چگونه است و احساس خویش در این بازی و در حین این بازی چیست. این کنجکاوی در پی آن است که ببیند که تمنای عشقی و جنسی و بازی عشقی و قدرت در این رابطه اروتیکی و جنسی یا عشقی چگونه صورت میگیرد. در پشت این کنجکاوی هم کنجکاوی کودکانهای نهفته است که میخواهد با عبور از مرزهای ممنوع به راز زندگی و اطاق ممنوعه پی ببرد و هم میل مرد یا زنی نهفته است که میخواهد به جهان فردی و سناریوی سمبولیک خویش از عشق و هستی دست یابد. این کنجکاوی کودکانه و خردمندانه و بازیگوشانه در پی لمس بهشت گمشده و تمنای عشقی خویش است.
این همان کنجکاوی است که حوا را به خوردن سیب دانایی وسوسه میکند و مار در واقع سمبل این اغواگری و کنجکاوی جنسی و عشقی و میل لمس جهان فردی و تمنای گمشده است که حوا را وسوسه میکند. ازینرو مار در اسطوره آفرینش در واقع جوانی خوشسیما و اغواگر است. در این اسطوره نیز همزمان پیوند عشق، تمنای جنسی و خرد در اسطوره مار و سیب دانایی مشخص است و اینها بدون یکدیگر نمیتوانند وجود داشته باشند. تمنای جنسی، بازی عشق و قدرت و خرد لازم و ملزوم یکدیگرند. زیرا بدون فانی شدن و محرومیت از بهشت اولیه امکان لمس تمنای جنسی و عشقی و بازی قدرت انسانی ممکن نیست.
ازینرو نیز بازی جنسی و اروتیکی و اغواگری دونخوان جزوی از یک سناریو است و این سناریو در واقع تلاشی برای دستیابی به شکلی نو از بازی عشق و قدرت زندگی و شکلی دیگر از لمس بهشت گمشده و فانی بشری است. به قول لکان «عمل جنسی در واقع یک عمل جنسییتی است». زیرا کازانووا در تمامی ماجراجوییهای عشقی و جنسی خویش در پی دستیابی به تمنای خویش است. در پی «دستیابی به فالوس» است. همینجا نیز میتوان فهمید که چرا هیچگاه فیگورهایی مانند یک کازانووای زنانه در جهان مدرن قادر به تبدیل شدن به اسطوره و فیگور هنری نبودند.
طبیعتا زنان نیز میتوانند به هزار معشوق مرد دست یابند. اما موضوع دقیقا این است که بازی جنسی یک بازی جنسیتی است و در این بازی جنسیتی، بنا به تحولات عمیق روانی، میان زنان و مردان در عین برابری تفاوتهایی وجود دارد و این تفاوتهای جنسیتی ایجادگر بازی عشق و قدرت زنانه و مردانه ، چه در رابطه دگرجنسخواهانه یا همجنسخواهانه، با درجات مختلف است.
همانطور که در نقدم بر «مباحث جنسیبتی و فمینیسم» و یا در مطالب فراوان دیگر توضیح دادم، عبور دختر و پسر از یگانگی اولیه با مادر و قبول قانون و نام پدر و ورود به جهان سمبولیک خویش، به شیوه دگردیسی جنسییتی پسر به «فالوس داشتن» و دگردیسی دختر به «فالوس بودن» رخ میدهد. یعنی به زبان ساده اکنون پسر و سپس مرد همیشه در پی دستیابی به تمنا و نیاز خویش است و در واقع با دستیابی به قلب و تن معشوق خویش میخواهد به تمنای گمشده و فالوس و قدرت گمشده و بهشت گمشده دست یابد. دختر در این تحول جنسییتی تبدیل به «تمنا، فالوس و راز و نیاز» میشود. اگر اساس مرد را میل قدرت و تصاحب تمنا تشکیل میدهد ،آنگاه اساس حالت زنانه را میل عشق و راز و نیاز عاشقانه تشکیل میدهد. عشق و قدرتی که هیچگاه کامل بدست نمیآیند زیرا فالوس و تمنای بشری فانی هستند و دارای یک ذات واحد نیستند و نمیتوان آنها را همیشه داشت. زن ازینرو سمبل این فالوس و عشق بشری است که در عین حال همیشه رازی باقی خواهد ماند. بیدلیل نیست که میان عشق زنانه و حالات عرفانی نیز پیوندی وجود دارد و مرد در جستجوی دائمی دستیابی به حالتی نو از این تمنا و فالوس است.
طبیعی است که در درون هر مردی نیز زنی وجود دارد و بالعکس و از اینرو مردان میتوانند بر پایه این حالت بنیادین «فالوس و قدرت داشتن» به حالت راز و نیاز مردانه خویش دست یابند و زنان بر پایه حالت «عشق و راز زنانه» به حالات قدرت و میل تصاحب مردانه خویش دست یابند و مرتب اشکال جدید و حالات جدیدی از این تلفیق و بازی و روایت جدیدی از این بازی عشقی و جنسیتی و روایاتی نو و تلفیقی از «زنانگی و مردانگی» بیافرینند. زیرا قبول هویت جنسییتی مردانه و یا زنانه در عین حال به معنای قبول قانون و قبول فاصله دائمی میان خویش و «غیر» و ضرورت ایجاد روایات فردی از همه چیز و از جمله از مفاهیم زنانگی و مردانگی است.
مهم درک این مطلب است که بدون این بازی جنسی و اروتیکی، بدون این بازی عشق و قدرت جنسییتی و «راز زنانه و قدرت مردانه» و روایات مختلف این تمناها و حالات، در واقع اصولا تمنای اروتیکی و جنسی شکل نمیگیرد، خواه این عمل جنسی در یک رابطه یکشبه و یا عشق هزارشبه باشد، خواه در رابطه با یک معشوق و یا هزار معشوق، حتی خواه در رابطه با یک تنفروش باشد. در همه این حالات در واقع میل و تمنای جنسی بشدت تحت تاثیر این بازی و تمنای جنسیتی و این بازی عشق و قدرت است و در حالت سمبولیک و بالغانه مرتبا میتوان روایاتی نو از این بازی در عرصههای مختلف عشق، اروتیسم و بازی قدرت و اندیشه ایجاد کرد. بازیایی که در واقع یک بازی تراژیک/کمیک بشری و مالامال از سوءتفاهمهای جنسییتی است.
اما وقتی در مرد یا زن این توانایی فاصله گیری از خویش و قبول قانون و محرومیت از بهشت نارسیستی رشد کافی نکرده باشد، آنگاه مرد و یا زن میتوانند در بازی جنسی و عشقی دچار دو نوع فانتسم و سناریوی نابالغانه نارسیستی شوند. اساس بلوغ انسان پذیرش این است که او هیچگاه به ذات «غیر» و به وحدت مطلق با «غیر»، خواه خدا، خود یا معشوق، پی نمیبرد و دست نمییابد، بلکه مرتب روایات سمبلیک نویی از این «غیر» بدور «هیچی مرکزی» جهان سمبلیکش می آفریند. او همیشه در تفسیر فانی خویش از خدا و عشق و از خود میزید. در حالتی که این تحول فانی و جنسییتی کامل صورت نگیرد، آنگاه بقول لکان انسان گرفتار دو نوع تمتع نارسیستی در پی وحدتوجود مطلق میشود. از یکسو این تمتع یا خوشی نارسیستی میتواند به شکل «تمتع غیر» باشد که در آن معشوق به عنوان یک پاره و جزو از «غیر» و به ویژه به سان یک ابژهجنسی است و کامل در نظر گرفته نمیشود. به ویژه مردان به این تمتع دچار میشوند. یا این تمتع در پی یگانگی نارسیستی با مادر یا خدا، بشکل «تمتع دیگری » صورت می گیرد که در این حالت معشوق و دیگری به تبلور یک عشق اسرارآمیز تبدیل میشود. لکان میان این تمتع بطور عمده زنانه و عرفان پیوند تنگاتنگی می بیند(5).
همینجا نیز مشکل مردان و بخشی از مشکل کازانووا آغاز میشود و آن مشکل این است که در حالت نابالغانه او اسیر «تمتع و خوشی نارسیستی غیر» است و زن برای او تبدیل به یک «دیگری» و ابژه ای میگردد که میخواهد با تصاحب جسم و یا قلبش در واقع به لمس قدرت و توانایی و تمنای خویش دست یابد و ناتوان از دیالوگ با معشوق و لمس او به سان یک موجود متفاوت و برابر است. از طرف دیگر از آنجا که این تمنای تسخیر و تصاحب معشوق و تمنا هیچگاه کامل سیر نمیشود، پس محکوم به روابط کوتاهمدت و ناتوان از دیالوگ و ارتباط عمیق است. اینجاست که حالت «ماچو» گونه و دختربازی سنتی ایرانی و یا حالات امروزی و سطحی کازانووا در غرب زاییده میشود و زن تبدیل به یک ابژه ای برای لمس مردانگی و تایید قدرت مردانه میگردد.
درحالت فانتسم زنانه و اسارت زنان در «تمتع دیگری» ، آنگاه زنان به جای اینکه بتوانند تن به عشقشان به یک مرد دهند، مرتب در واقع نگاهشان اسیر نگاه یک معشوق و عشق عارفانه خیالی است و یا در واقع مرتب پدر را در مرد میجویند.
در حالت بالغانه و با قبول قانون و تمنای فانی خویش، این فانتسمها میتوانند مرتب به سناریوی نوینی از عشق و بازی عشق وقدرت بشری تبدیل شوند که در آن زن و مرد، در دیالوگ با یکدیگرو در بازی اغواگرانه عشق و قدرت با یکدیگر، قادر به لمس درجات و حالات مختلفی از این بهشت گمشده در رابطه عشقی و اروتیکی خویش هستند. هر کدام دارای قدرتها و تواناییهای خاص خویش در این بازی زیبا و تراژیک/کمیک عشق و اروتیسم بشری هستند و میتوانند روایات و تلفیقهای مختلف بیافرینند. زیرا جهان سمبولیک عشق و اروتیسم بشری را پایانی نیست و مرتب از نو نوشته و خلق میشود.
مفهوم کازانوا در فرهنگ ایرانی
در فرهنگ ایرانی از آنرو که این تفاوت جنسییتی مدرن مردانه و زنانه رشد کافی نیافته است و به ویژه حالات نارسیستی جستجوی وحدت وجود با معشوق و نفی فردیت خویش و دیگری در این فرهنگ و روان ایرانی قدرت فراوان دارند، از آنرو نیز مفاهیم مدرن و تلفیقی «مردانگی و زنانگی» و روایات مختلف این مردانگی و زنانگی، روایات مختلف بازی عشق و قدرت بشری و فیگورهایی چون کازانووا، دن خووان و یا کارمن اغواگر در فرهنگ ما رشد نکردهاند و به وجود نیامدهاند. آنچه حکمفرماست در واقع از یکسو هراس اخلاقی و عارفانه از جسم و شور عشق و اروتیک و از سوی دیگر حالت عارف و کاهن لجامگسیختهایست که اکنون از وحدت وجود ناامید شده است و به شکل یک «دخترباز سنتی» در حال رفع تشنگی خویش و ادامه خشم کهن به اروتیک و زندگی و ناتوان از ایجاد دیالوگ و روایت مدرن از بازی عشق و قدرت زندگیست. اکنون عارف اخلاقی و زنجیرزن کهن به دخترباز و پسرباز بیمرز و پوچگرای نو دگردیسی مییابد و در واقع سنت تکرار میشود.
در این معناست که به باور من جهان ایرانی ما برای دستیابی به نگاه مدرن و ایرانی خویش از مفاهیم عشق، قدرت و جهان سمبولیک و فردی خویش بایستی تمامی این مفاهیم و الواح کهن را که به طور عمده دچار یک حالت نارسیستی و نابالغانه هستند بشکند و مفاهیمی نو و تلفیقی ایجاد کند. مفاهیمی که میتوانند هم برای جهان خویش و هم برای جهان مدرن زیبا و اغواگر و چندلایه باشند و قدرتهای هر دو فرهنگ ر ا در خویش پذیرا میشوند و میتوانند راههایی نو برای لمس عشق و اروتیک و کامپرستی و یا خلاقیت هنری و لمس خرد شادان بیافریند. خوشبختانه اکنون هر چه بیشتر شاهد بیان و رشد این نگاه مدرن و تلفیقی به این موضوعات و شاهد رشد روایات مدرن و نو در عرصه اروتیسم و هنر و عشق و قدرت هستیم و این روند و پروسه را بایستی مستحکم و گسترش داد.
زیرا اگر کازانواوای مدرن در واقع به جهان سمبولیک خویش دست مییابد، با اینحال به قول میلان کوندرا در کتاب «یک شوخی» دون خوان یک قهرمان تراژیک است که بر علیه اخلاق کهن و مسیحی طغیان میکند و خواهان لمس لذت و شور زندگی است اما در نهایت شکست میخورد. زیرا انسان موجودی فانی است و حتی اغواگرترین و قدرتمندترین انسانها نیز روزی بایستی قبول کند که ناتوان و زشت یا پیر میشود و محکوم به مرگ و محکوم به قبول مرگ روایات و فتوحات خویش است. کازانوا و دونخوان در برابر پوچی و هیچی زندگی و پلشتی نهایی زندگی در نهایت دچار افسردگی یک قهرمان تراژیک میشوند.
به قول میلان کوندرا امروزه دیگر دنخوانی وجود ندارد زیرا مرزی برای شکستن و چیزی برای اغواکردن وجود ندارد. در جهانی که فردیت تبدیل به سنت میشود و دیگر اخلاقی و روایتی عمومی برای شکستن وجود ندارد، آنگاه امکان اغواگری وجود ندارد و کازانووا و قهرمان تراژیک دیروز به « یک جمعکننده زنان و اروتیک» امروز تبدیل میشود.اکنون مثل یک تمبرجمعکن، مثل یک تابلودار، او نیز دارای آلبوم فتوحات عمومی و معمولی خویش از زنان یا مردان است. اما ناتوان از درک جهان سمبولیک و حالت تراژیک/کمیک و حالات احساسی و خردی عمیق انسانی چون کازانووا و ساد است. یا به قول ژان بودریادر در کتاب «اغواگری» این انسان مدرن دچار یک انزال زودرس است. زیرا اغواگری در حال از بین رفتن است و واقعیت تبدیل به یک «حادواقعیت» و تبدیل به یک درخت پلاستیکی و اروتیک مصنوعی شده است.
از طرف دیگر ما با تعبیر سنتی ایرانی از کامپرستی، دختربازی یا پسربازی و غیره روبرو هستیم که بیش از هرچیز مالامال از نگاهی متناقض و اخلاقی به این مباحث است. تنها اینجا آن کاهن اخلاقی و عارف کهن به یک کاهن و عارف لجامگسیخته تبدیل میشود که به خویش اجازه هر کاری را میدهد اما همزمان در برابر خواستهای خواهر، همسر و یا مرد خویش بشدت سنتی عمل میکند و جانماز آب میکشد و ناگهان طرفدار سنت میشود.
سخن نهایی
با دیدن این دو خطای سنتی و مدرن و لمس این خطاها در خویش و در دیگری و از طریق دستیابی هرچه بیشتر به جهان سمبولیک و تلفیقی فردی خویش است که اکنون میتوان مفاهیم نو و روایات نو از کامپرستی و خرد و عشق شاد و خندان ایرانی آفرید. اینجاست که دخترباز سنتی و کازانووای تراژیک مدرن به «کازانووای» خندانی تبدیل میشود که از یک سو به قول نیچه میداند که گناه اولیه انسان این بوده است که هیچگاه از زندگی، از عشق و قدرت به اندازه کافی لذت نبرده است و همیشه شرمنده بوده است. او از طرف دیگر میداند که او همیشه در روایت خویش از عشق، از قدرت، از کازانووا و کامپرستی میزید. زیرا او برخلاف کازانوای مدرن در «هیچی» زیسته است و از افسردگی کازانووای مدرن میگذرد و به «قدرت هیچی و پوچی» دست مییابد. او از ضعیف بودن و ناتوان بودن خویش هراس ندارد. زیرا این ناکامل بودن زمینه ساز تمنا و نیاز او به عشق، دوستی، به بازی و به «غیر» و به دیالوگ است و بر بستر این نیاز و دیالوگ اکنون او هم میتواند به زندگی ، به معشوق خویش و به کامپرستی و نیاز خویش تن دهد و بازی عشق و قدرت و تمنای گمشده را در هزار حالت لمس کند و هم میتواند مرتب به بزرگترین فتوحات و تمناها و عشقهای خویش نیز بخندد و به خویشخندیدن را بیاموزد.
اکنون همانطور که در آفوریسم « در ستایش کازانوا و دون خوان(6)» در کتاب اسرار مگو بیان کردهام، کازانوایی زاییده میشود که دارای مهره مار است و به تلفیق شادی و کامپرستی و رندی ایرانی با کازانووای مدرن و فرهنگ دیونیزوسی نیچه و ایجاد روایات مختلف و چندلایه از این حالات بر بستر فردیت زنانه و مردانه خویش دست مییابد. حال زن و مرد اغواگر و خندان و شرور ایرانی متولد میشوند که خواهان دستیابی به اوج عشق و قدرت و لمس سعادت زندگی هستند و قادر به دیالوگ با یکدیگر و خالق روایات فانی خویش از عشق و زندگی و کامپرستی هستند. اکنون «راز و نیاز عاشقانه، قدرتمندانه و اغواگرانه زنانه ایرانی» و «قدرت پر راز و نیاز، عاشقانه و اغواگرانه مرد ایرانی» و روایات مختلف این حالات فانی و همیشه ناکامل آفرییده میشوند و ما شاهد رشد قویتر فردیت جنسیتی و هنر مدرن ایرانی هستیم
اکنون کازانوایی خندان زاییده میشود که چه آنگاه که به هزار معشوق دست مییابد و چه آنگاه که به یک معشوق و همسر وفادار است و به هزار معشوق نه میگوید، چه آنگاه که به عنوان زنی مدرن و عاشق قادر به اغواگری هزار مرد است و یا قادر به لمس و بیان این اغواگری در یک عشق و با یک مرد است، اکنون میتواند سراپا زمین و زندگی و لحظه شود و همزمان ابدیت را در لحظه لمس کند. اسطوره را در تاریخ حس کند و هم خویش و هم جهانش و یا عشقاش و کامپرستی و خرد شادش چندلایه شوند. اکنون او کازانوایی میشود که به جای اغواگری معشوق و دعوت او به شرارت و لذتی ممنوعه و پنهان، در واقع حالت و سناریویی عاشقانه و اغواگرانه میآفریند و تن به سناریو و حالت خویش میدهد و در واقع همزمان خویش و معشوق را بازمیآفریند و قبل از شروع بازی در واقع بازی را برده است و همزمان نمیداند که چه خواهد شد، پس تن به لحظه و بازی میدهد و میگذارد که اغوا شود. زیرا تنها کسی بزرگترین اغواگر است که قادر به تن دادن به اغوا باشد، بیاراده و بیعمل شود.
اکنون او چون کازانوای مدرن نه تنها قادر است که به معشوق خویش این امکان را دهد که در چشمان او زیبایی مسحورکننده خویش و این لحظه را لمس کند و اسیر زیبایی این لحظه و بازی عشق و قدرت شرورانه شود، بلکه این کازانووای خندان قادر است که کل حالت و سناریو را تغییر دهد و مرتب، با تغییر خویش و تغییر معشوق و یا سناریو، اشکالی نو و پارادوکس از بازی عشق و قدرت و کامپرستی بیافریند و تن به قدرت و اغواگری معشوق و سناریوی خویش دهد و مرتب خود به معشوق و تمنا و حالتی نو دگردیسی یابد. اکنون دیالوگ و بازی عشق و قدرت و کامپرستی زندگی در هزار حالت و شکل آغاز میشود. زیرا «غیر» دارای یک ذات مشخص نیست و این بازی عاشقانه و قدرتمندانه بشری را آغاز و پایانی نیست. زیرا جهان سمبولیک عشق و قدرت و خرد بشری مرتب از نو نوشته میشود و به قول دریدا این بازی «دیفرانس» مرتب تفاوت و تفاوطی نو و روایتی نو ایجاد میکند، در بازی و چرخش بدون تکرار و جاودانه دیفرانس عشق و قدرت و کامپرستی پشری.
ادبیات:
1/ http://de.wikipedia.org/wiki/Giacomo_Casanova
2/ http://de.wikipedia.org/wiki/Don_Juan
3/ http://sateer.de/1980/04/blog-post.html
4/ http://de.wikipedia.org/wiki/Jacques_Lacan
5/ دکتر موللی. مبانی روانکاوی فروید/لکان. ص.320
6/ اسرار مگو. ص. 39/40
http://sateer.de/books/222.pdf
منتشرشده در سايت ايران گلوبال
kate spade
soccer jerseys
salomon shoes
puma outlet store
coach outlet store
chanel handbags,chanel bags,chanel outlet,chanel 2.55
burberry outlet online
ed hardy jeans
cheap oakley sunglasses
kobe 9
discount oakley sunglasses
burberry outlet online
kate spade
prada shoes
oakley sunglasses
abercrombie and fitch
celine outlet
mcm backpack
christian louboutin outlet
coach factory outlet
ray ban sunglasses
lebron james shoes
pandora charms
oakley sunglasses
mcm handbags
adidas shoes
coach outlet store
christian louboutin outlet
adidas wings
hollister clothing
toms outlet
tory burch handbags
lacoste polo shirts
cheap nba jerseys
thomas sabo bracelet
thomas sabo uk
ray ban
lacoste shoes
burberry handbags
caiting0407
oakley sunglasses outlet
air force pas cher
michael kors outlet online
beats by dre
ralph lauren sale
air jordan uk
louboutin
burberry handbags
kate spade outlet
ray bans
michael kors handbags
polo ralph lauren
louis vuitton sacs
gucci borse
coach outlet store online
michael kors outlet
true religion jeans
toms shoes sale
cheap ray ban sunglasses
ralph lauren polo shirts
coach outlet
replica watches for sale
nike blazer pas cher
true religion
gucci handbags
ray-ban sunglasse
mont blanc pens
ray ban sunglasses
louis vuitton borse
coach outlet store online
kate spade
tory burch outlet
michael kors
oakley sunglasses cheap
cheap ray bans
tory burch shoes
pandora charms
louboutin
ray ban outlet
cheap air max
oakley, http://www.occhialioakleyoutlets.it/
ray ban, http://www.occhiali-rayban.it/
oakley outlet, http://www.oakleyoutlet.in.net/
oakley sunglasses, http://www.oakleysunglasses-outlet.us.com/
kobe bryant shoes, http://www.kobebryantshoes.in.net/
pandora jewelry, http://www.pandorajewelryoutlet.us.com/
cheap nike shoes, http://www.cheap-nikeshoes.cc/
hollister uk, http://www.hollistershirts.co.uk/
hermes belt, http://www.hermesbelts.us/
cheap wedding dresses, http://www.cheap-weddingdresses.net/
coach outlet canada, http://www.coachoutletcanada.com.co/
cheap jordans, http://www.cheapjordanshoes.in.net/
north face outlet, http://www.thenorthface.me/
oakley sunglasses, http://www.oakleysunglassesdiscount.us.com/
louis vuitton handbags, http://www.louisvuittonhandbags.org.uk/
soccer jerseys, http://www.soccerjerseys.us.com/
cheap nfl jerseys, http://www.cheapnfljerseys.org/
juicy couture outlet, http://www.juicycoutureoutlet.net/
the north face clearance, http://www.thenorthfaceclearances.us.com/
chanel handbags, http://www.chanelhandbagsoutlet.in.net/
yoga pants, http://www.yogapants.us.com/
futbol baratas, http://www.futbol-baratas.com/
prada handbags, http://www.pradahandbagsoutlet.co.uk/
air jordan 13, http://www.airjordan13s.com/
cai2015106
ugg boots
uggs for sale
polo ralph lauren
ugg outlet
louis vuitton outlet
ugg outlet
cheap uggs
abercrombie outlet
jordan 11
uggs on sale
uggs for women
concords 11
cheap jordans
kate spade outlet
uggs australia
ugg slippers
ralph lauren outlet
ray ban
louis vuitton outlet
nike air huarache
fake oakley sunglasses
ugg boots
fitflop clearance
nike running shoes for men
coach outlet store
louis vuitton bags
cheap nfl jerseys
gucci outlet
timberlands
true religion
uggs outlet
louis vuitton outlet stores
jordan retro 11
ray ban sunglasses
christian louboutin shoes
coach outlet
oakley sunglasses
hollister clothing
ray ban outlet
ugg australia
mont blanc pens
burberry outlet
nike blazer
christian louboutin uk
fitflops
levis 501
michael kors bags
coach purses
ralph lauren outlet
burberry
coach factory outlet
burberry uk
basketball shoes
timberland outlet
designer handbags
kate spade outlet
michael kors purses
coach outlet
hollister
air force 1
fitflops sale clearance
converse all star
coach outlet store online
nike roshe run women
michael kors outlet
coach outlet
polo ralph lauren outlet
ray ban sunglasses
new balance outlet
pandora charms
ed hardy uk
oakley sunglasses discount
ghd flat iron
rolex replica watches
michael kors outlet
polo outlet
toms outlet
mcm outlet
chaussure louboutin
asics shoes
oakley sunglasses wholesale
coach outlet online
nike mercurial
replica watches
coach outlet
oakley sunglasses
ralph lauren polo
coach handbags outlet
tory burch outlet online
nike blazer pas cher
ralph lauren uk
reebok outlet store
rolex watches
burberry outlet
nike air force 1
oakley sunglasses uk
hollister shirts
rolex watches
mulberry outlet,mulberry handbags outlet
true religion jeans
true religion jeans
oakley sunglasses
michael kors factory online
tory burch outlet
tory burch outlet
nba jerseys
toms outlet
true religion sale
hollister clothing store
cai20160330
ray ban sunglasses
cartier watches
thomas sabo outlet
beats headphones
nike air huarache
louis vuitton bags
cheap snapbacks
christian louboutin uk
christian louboutin online
cazal outlet
nike store uk
ray ban sunglasses
cheap mlb jerseys
fitflops sale
rolex watches
mulberry uk
cartier outlet
ferragamo shoes sale
ralph lauren polo
polo outlet
mulberry handbags
montblanc pens
true religion jeans
air jordan shoes
michael kors outlet
swarovski jewelry
true religion outlet uk
longchamp
michael kors uk
cheap jordan shoes
michael kors outlet
nike air max
asics
michael kors uk
ugg outlet
gucci uk
celine handbags
fitflops sale clearance
cheap ray ban sunglasses
montblanc pen
golden state warriors jerseys
cheap jordans
cheap nfl jerseys
201612.29wengdongdong
yeezy boost 350 black
sac longchamp
ray ban sunglasses
indianapolis colts jerseys
michael kors outlet store
ray ban sunglasses
nike outlet store
the north face
dolce and gabbana shoes
michael kors purses
prada glasses
lebron 14 shoes
pandora jewelry
longchamps
pandora charms
michael kors handbags
pandora bracelet
michael kors uk
20170618